هومن رهنمون :
رسالت تئاتر گسترش اخلاق و عقلانیت است
این روزها نمایش «آنکه گفت: آری، آنکه گفت: نه» به نویسندگی برتولت برشت، نمایشنامهنویس مشهور آلمانی و به کارگردانی «هومن رهنمون» در تالار مهر حوزه هنری روی صحنه میرود، در خلاصه داستان این اثر نمایشی آمده است: یک روستا دچار یک بیماری واگیردار است. آموزگار روستا و یکی از شاگردانش همراه عدهای دیگر برای درمان به آن سوی کوهها میروند. دارویی نمییابند اما...، گفتوگوی جوان با کارگردان این نمایش پیشروی شماست.
درباره محتوای نمایش «آنکه گفت: آری، آنکه گفت: نه» برایمان بگویید.
موضوع اصلی نمایش برپایه مسئله آموزشی است، گاهی اوقات ما توانایی «نه» گفتن را برای نسل جوان تعریف نمیکنیم و زمانی که مبحث مخالفت به صورت مذموم به میان میآید قطعاً جوان ما دچار سردرگمی میشود. به نظرم این نمایش برای جامعه امروز یک ضرورت به حساب میآید.
حرف اصلی نمایش چیست؟ و آیا بیان آن در فرم نمایش برای شما دشوار نبوده است؟
ما در نمایش هیچگاه این تصوری که سنتها از بین میروند را نداشتیم، بلکه معتقد به این موضوع هستیم که سنتها بایستی اجازه انتقاد را داشته باشند، سنت به صرف سنت بودن مذموم نبوده، مثلاً در جامعه ژاپن بسیاری از سنتهای خود را با همان کیفیت حفظ کردهاند، به نظر شما چرا باید سنت مراقبت از پدر مادر جایگزین خانه سالمندان شود؟ ما امکان این را داریم که سنتهای خود را بازبینی کنیم و حرف اصلی این نمایش این است که تعریف مشخص از شرایط مشخصی داشته باشیم.
طبیعتاً نمایشی که با فرم اجرا شده سختی و پیچیدگیهای خاص خود را به همراه دارد، اما جذابیتهای متفاوتی را نیز در آن میبینیم.
شما به عنوان کارگردان نمایش، محتوا در تئاتر را تا چه اندازه مهم میدانید؟
من به فرم و محتوا در اندازههای متفاوتی اعتبار قائل هستم، مثلاً مولانا در یک بیتی دارد «عفو عفو عفو همی زند اشترمن ز. تف تفی»، «وع وع وع چه گویدم حاصدش شلق لقی» که فرمالیستهای قرن نوزده این مسئله را از آن خود میدانند، ولی مولوی پیشتر به آن پرداخته است، گاهی اوقات فرم در یک متن تنها امکان جذابی به حساب میآید که کارگردان برای ارتباط بیشتر با مخاطب انتخاب میکند، در تئاتر این اتفاق به شدت جاری بوده و در این نمایش هم به نظرم فرمها از ارزشهای بالایی برخوردار است.
به نظرتان در تئاترهای امروز فرم بر محتوا غلبه پیدا کرده یا به اصطلاح فرمالیستی شدند؟
درخصوص کارهای دیگران ترجیح دارم صحبتی نداشته باشم، اما درباره نمایش «آنکه گفت: آری، آنکه گفت: نه» تمام تلاش خود را کردهام که فرم و محتوا مکمل همدیگر و در مجموع نمیتوان این قضاوت را داشت که این نمایش فرمالیستی باشد.
درباره اخلاق و معنویت در کار هنری و اینکه این دومقوله تا چه اندازهای اهمیت دارد نظرتان چیست؟
به نظرم اصل کار همین است، کار تئاتر گسترش اخلاق و عقلانیت است و قبل از دین هم اخلاق اصل جریان بوده و تئاتر یکی از اهداف خود را این مسئله میداند و معتقدم به شدت برای رسیدن به این اصل باید تلاش کرد.
مخاطب اصلی این نمایش چه قشری است؟
اول نوجوان و جوانان که خلاقیت به واسطه توانایی «نه» گفتن در وجود آنها رو به نابودی است و دوم نگهبانان سخت سنتهای بیچون و چرا و سوم کسانی که در حال شکلگیری هستند و بایستی حتماً این نمایش را تماشا کنند، ما زمانی که این باور را نداشته باشیم که در هر شرایط مشخصی بایستی تحلیل مناسبی را پیدا کنیم در نتیجه راه خلاقیت بسته است.
به عنوان یک هنرمند نسبت تئاتر و جامعه و حضور سلبریتیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر این موضوع وضعیت مناسبی را به همراه ندارد و در همه دنیا تئاتر مورد حمایت دولتها است. اگر جامعه تئاتری گرایش نسبت به حضور سلبریتیها پیدا کردهاست، باید دلیل آن را یافت. تئاتر به مثابه نان شب نیست ولی مملکت بدون تئاتر خود را گم و بیاخلاقی مییابد. به نظرم حضور سلبریتیها مؤثر است به این خاطر که چراغ تئاتر را روشن نگه میدارند، ولی نباید غلبه پیدا کند.
گفتگو از:محمدعلی میرزائی