در حال بارگذاری ...
به بهانه اجرای نمایش دیالوگ به کارگردانی محمد رضا حزینی در شهرری

کلید اجرا با دستپخت کارگردان!

خشایار پیرعلمی-گاهی در آثار اجرایی آنقدر کارگردان و گروه، تعهد به یک متن را دنبال می کنند که فراموش می شود آن کاغذ های تایپ شده که نمایشنامه نویس در اختیار گروه قرار داده، در واقع یک نقشه راه است و  باید به اثری نمایشی و دارای جلوه های بصری و جذاب برای مخاطب تبدیل شود...

محمد رضا حزینی در دیالوگ دچار همین چالش شده. تمام امکانات صحنه یی خود را در مقام کارگردان کنار گذاشته و با ارائه تعداد قابل توجهی دیالوگ اجرای صحنه یی خود را به  نمایشنامه خوانی نزدیک کرده است؛ حال آنکه متن دیالوگ به نویسندگی مجید قربانی در سه اپیزود به روایت گسستگی رابطه ی سه زوج میپردازد که رو ی نیمکتی از پارک سعی در گفتگو  درباره گذشته ، حال و آینده  رابطه شان دارند .

نمایشنامه به وضوح از دست نمایشنامه های دیالوگ محوری ست که سعی دارد در لابلای مکالمه کاراکترها به عمق مفاهیم اجتماعی برسد.

کارگردانان مجرب تر در برخورد با این نوع نمایشنامه ها عموما راه های متنوعی را برای رسیدن به جلوه های بصری از طریق فرم ایجاد میکنند و آن دسته از کارگردانان که علاقه ی چندانی به فرم گرایی ندارند، با ایجاد فضاهای  خلاقانه ی واقع گرا سعی میکنند ریتم و تمپو مناسبی برای روایت درام خود  ایجاد کنند.

بیایید فرض کنیم با اضافه کردن چند کارگر شهرداری که مسئولیت آب یاری یا تعمیر سیستم برق رسانی  پارک را دارند چه اتفاقی می افتد: حالا لابلای دیالوگ های پر تعداد و بعضا پر تکرار کاراکتر های نمایش که مشغول دعوا های زنا شویی هستند کاراکتر های جدید دائما فضا را میشکنند و با اضافه شدنشان به نمایش گاهی به ریتم و تمپو اثر و گاهی به ایجاد فضا های طنازانه و حتی گاهی به ایجاد لایه های جدیدی به نمایش کمک میکنند.

حالا دستپخت ما به عنوان کارگردان اثر، نه تنها با مواد اولیه نمایشنامه نویس در تضاد نیست بلکه منجر به عمیق شدن و تاثیرگذاری اثر نیز کمک کرده است.البته این پیشنهادی از سمت نگارنده است و ابداً به نقد اثر ربطی ندارد .با نگاهی منصفانه به نمایش دیالوگ (جدا از قدر دانی از زحمات  گروه با وجود تمام محدودیت ها ) نمی توان به آن نمره ی قابل قبولی داد . بازی ها در مجموع نسبتاً یک دست و قابل قبول هستند (هر چند که یک دست بودن بازی ها برای هر نمایشی ملاک مثبتی نیست)

کنترل بیشتر کارگردان در حوزه بازیگردانی، می توانست منجر به بازی های درونی تر شود  چیزی که این نمایشنامه به شدت به آن احتیاج داشت. اما به هر ترتیب  رشد بازیگران این نمایش در سال های اخیر قابل توجه و چشم گیر بوده است .

استفاده ی سانتیمانتال و جدا از بافت موسیقی نمایش هم از نکات قابل اشاره است؛ شاید اجرای کم نقص خواننده حاضر در صحنه برای لحظاتی تماشاگر را اغنا کند اما موسیقی تئاتر قطعاً وجوه دیگری دارد در دیالوگ کمتر به آن توجه شده است.

انرزی، تلاش و فعالیت موثر و مداوم نکته یست که گروه های تئاتری شهرری  این روز ها به شدت با آن خو گرفته اند و قطعا افق روشنی  پیش رو خواهند داشت.

 خشایار پیرعلمی 

 سرپرست کانون نویسندگان و منتقدین استان تهران




نظرات کاربران