در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش سال های بی من به بهانه اجرا در بیست و پنجمین جشنواره تئاتر استان تهران

آژیرخوش رنگ

تئاتر تهران_ خشایار مبرعلمی؛ آژیر خوش رنگ وقتی گفته میشود در مدار اجرایی یک نمایشنامه ی خوب همه عناصر یک نمایش میتوانند اجازه ی بروز کافی داشته باشند، برایش میتوان مثال های زیادی آورد که سالهای بی من نیز یکی از این مثال هاست.

سالهای بی من نمایشنامه یی با دیالوگ نویسی و پرداخت شخصیت عالی ست. یک موقعیت پر تعلیق و جذاب از رابطه ی خانواده یی که در زیرزمین خانه شان به دلیل اصابت موشک گیر افتاده اند. شخصیت ها آنقدر صحیح پرداخته شده اند که گویی سالهاست آنها را میشناسیم. قصه ها یکی پس از دیگری در هم تنیده میشوند و هر کدام رابطه علت و معلولی قصه های قبلی را حفظ میکنند. نویسنده اطلاعاتی را که لازم است در مشت دارد و هر گاه که لازم میداند لابلای درگیری ها و یا شوخی ها کمی آنرا به تماشاگر منتقل میکند. هر چند نویسنده در پایان بندی متن دچار اشکال و یا سمبلیسم افراطی شده است. نمایش در لحظه یی به پایان میرسد که ما هنوز نقطه پایانی برای قصه در ذهنمان نگذاشته ایم و گویی کاشت های یک کشاورز با داشتی تیزهوشانه، هرگز به مرحله برداشت نمیرسد!

بازیگران در سالهای بدون من در عین سادگی و حواشی اضافه (غیر از یک مورد که تیپ سازی ناموفقی از نوجوان در لحن در آمده است) بسیار درخشان است تا جایی که سخت میشود بازیگر بهتر را روی صحنه کشف کرد. متین طاهری نیا در نقش ننه حاجی، ابراهیم رهگذر در نقش آقاجان، سحر فرامرزی در نقش ملیحه هیچکدام تلاش اضافه یی جز آن چیز که لازم نمایشنامه است نمیکنند. نه آقاجان لهجه ی تیپیکال ترکی میگیرد که تماشاگر را بخنداند و نه ننه حاجی و ملیحه چیزی فراتر از خواست نمایش ارائه میدهند. چرخ دنده های بازیگری این نمایش کوک و کنترل شده در یک خط حرکت میکنند و این باعث میشود یه بازیگر دیگر نیز که تجربه کمتری دارند کاملا در این مدار حل شوند و به هارمونی حرکت این چرخ دنده ها کمک کنند.

طراحی صحنه و لباس و طراحی بروشور این نمایش درخشان است. صحنه در جریان حرکت قصه چنان در گیر است که حذف هر بخش از صحنه بخشی از نمایش را از بین میبرد. لباس ها فضاسازی را به شکل دقیقی ارائه میدهند و نشانه یی از سهل انگاری و کوتاهی در آن نیست. بروشور نمایش پر است از تصاویر قدیمی خانواده های واقعی در آن سالها که در خط قصه طراحی شده و تماشاگر حس میکند در کیفش بخشی از نمایش را با خود به خانه میبرد.

موسیقی اما همان اشکال سمبلیک متن را دارد. صدا خواننده یی شناخته شده که در لحظه پایانی تمام خودداری های گروه در پرداخت های اضافه و تکراری را یه باره از هم میپاشد. این در حالیست که سالهای بدون من در تمام مسیر یک راه شخصی (در همه بخش ها) را پیموده و میتوانست با یک موسیقی شخصی تر هویت خودش را حفظ کند و به یک اثر تماما اورجینال تبدیل شود.

در مجموع باید گفت تیم کارگردانی اثر در انتخاب و چیدمان تمامی ارکانی که ذکرش رفت موفق بوده اند و سال های بدون من در تمامی بخش های مخصوصا نویسندگی، بازیگری و کارگردانی و طراحی صحنه روز خوبی را در اختتامیه سپری خواهد کرد.

 

 




نظرات کاربران