ایوب آقاخانی:
برای شرکت در کلاس نمایشنامه نویسی پیشینه ذهنی لازم است
گفت وگوبا ایوب آقاخانی به بهانه همکاری با انجمن هنرهای نمایشی استان تهران جهت برگزاری کارگاه نمایش نامه نویسی پیشرفته از ایده تا متن در مجموعه تئاتر محراب
تئاترتهران : ایوب آقاخانی هنرمند چند منظور و به عبارتی مولف است . این مولف بودنش در کارگردان ، نویسنده و بازیگر بودنش قابل مشاهده است. هنرمندی که به روز می نویسند و تحت تاثیر رخدادهای اجتماعی دور و برش است. نمایش زنانی که به بزها خیره شدند بررسی و واکاوی احوالات درونی زن ایرانی طبقه متوسط است
آقاخانی ازجمله کارگردانها و درام نویسان موفق تئاتر در یک دهه اخیر است و کارهایش باره مورداستفاده کارگردانهای تئاتر در شهرهای مختلف قرارگرفتهاند و جوایز زیادی نیز به دست آورده است . این کارگردان در سال قبل با اجرای سه نمایش سال موفق و پرکاری را تجربه کرد . ایوب آقاخانی مدرس دانشگاه ، مترجم،پژوهشگر،نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتراست و دارای مدرک کارشناس نمایش با گرایش ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و کارشناس ارشد نمایش با گرایش ادبیات نمایشی از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس است. این هنرمند سوای فعالیتهای تئاتری سابقه مدیرتی هم دارد .مسئول تئاتر حرفهای شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی-۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶٫ ،مدیر پروژه چهارفصل تئاتر ایران ، دبیر شورای انتخاب آثار مجموعه تئاترشهر ،مدیر بخش رادیوییِ دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران از این جمله مناصب هستند. بازی و کارگردانی نمایش گلن گری گلن راس نوشته دیوید ممت-تئاترشهر-۱۳۸۱ ، نگارش و کارگردانی نمایش روزهای زرد -تئاترشهر-۱۳۸۳ .نگارش و کارگردانی نمایش زمین مقدس-خانه هنرمندان-۱۳۸۴ ، نگارش و کارگردانی نمایش زمین مقّدّس، تئاترشهر-۱۳۸۵ ،نگارش و کارگردانی نمایش فصل خون، تئاترشهر،۱۳۸۷ ، نویسندگی و کارگردانی نمایش مرثیهای برای یک سبکوزن، تئاتر شهر،۱۳۸۸ ،بازی در نمایش لبخند باشکوه آقای گیل به کارگردانی محمد امیر یاراحمدی، فرهنگسرای بهمن، ۱۳۸۸ ، نویسندگی و کارگردانی و بازیگری نمایش کسوف ، تئاتر شهر، ۱۳۸۹ ازجمله کارهای مهم کارنامه کاری این هنرمند متفکر و پرکار است.آقاخانی در طول دوران کاریاش جوایزی زیادی هم به دست آورده است. جایزه تولید برترین برنامه رادیویی برای برنامهی دیالوگ به انتخاب هنرمندان، منتقدان و نویسندگان-۱۳۹۰٫، جایزه نویسندگی برتر اورژینال برای نگارش نمایشنامه امپراتور و آنجلو-جشنواره بینالمللی تئاتر فجر-۱۳۸۶٫ از این جمله هستند. با آقاخانی درباره اجرای نمایشش گفتوگویی انجام دادهایم.
*کارگاه نمایشنامه پیشرفته از ایده تا متن که در تالار محراب برگزار میکنید .دارای چه سرفصلهایی است؟
از من دعوت شد تا به علاقهمندان نمایشنامه نویسی را تدریس کنم . جذابترین شیوه آموزش را اینگونه دیدم که جدای از بحث تئوری ، هنرجو با قلم ، توان و منش و نگاه شخصی خودش در خلق اثرش موفق میشود . این شیوه در تدریسم را در دانشگاهها هم انجام دادهام . نوع فکر کردن و اینکه مسیر را چگونه طی کنند و به کجا برسند نکات مهمی در فرآیند آموزشیام است .
منتقدان برگزاری این نوع کلاسهای آموزشی معتقدند در این فرآیند کمتر نمایشنامه نویس حرفهای و خوبی میتواند وارد عرصه تئاتر بشود. این نوع نقدها را چگونه ارزیابی میکنید؟
سابقه این کلاسها و ضعف مرسوم در حوزه آموزش این حرف را تائید میکند و این اولین تجربه تدریس من در فضای غیردانشگاهی است . اما با توجه به خروجیهای مثبت و موفق این شیوه آموزشیام در دانشگاه ، امیدوارم که از این کلاسها خروجیهای خوبی وارد کار بشوند . بخش مهم ناموفق بودن برخی از این کلاسها مربوط به این قضیه بوده آدمی که علاقهمندی صرف داشته و فاقد استعداد خاصی بوده است، بهصرف پرداخت شهریه میآید و سر کلاس مینشیند. بهطور حتم در ده جلسه نمیشود چنین آدمی را تبدیل به یک نمایشنامه نویس حرفهای کرد، در کلاض نمایشنامه نویسی هنرجو باید مقداری پیشینه ذهنی و مطالعه فردی داشته باشد، در این صورت خوشبین هستم که استعداد خوبی ظهور کند.
مدت کلاسها چقدر است؟
دوره آموزشی در دهه جلسه سهساعته خواهد بود.
آیا ملاکی هم برای انتخاب هنرجویان وجود دارد؟
این گزینش را خود انجمن هنرهای نمایشی استان تهران و تالار محراب انجام میدهند. اما درباره تعداد هنرجویان در کلاس تأکید کردهام که از 15 نفر بیشتر نباشد و در ضمن حداقل باید دیپلمه باشند .
وضعیت آمادهسازی نمایش هفت عصر هفتم پاییز به چه نحوی است؟
نمایش هفت عصر هفتم پاییز نمایش کم شخصیتی است. اجرای نمایشهای کم شخصیت هم دشواریهای خاص خودشان را دارند. بابت این مسئله که کارگردان باید پهنای داستان را در قامت چند شخصیت محدود جانمایی کند . حسنش هم این است که مقداری ابعاد روانشناختی و شیوه نوشتن بهتر سر مشکل میگیرد و شخصیت برای پرداخت کامل فرصت و مجال بیشتری دارد . در این نمایش به سالهای بعد از دوران جنگ (1369) پرداختهام که بین دو دلداده خرمشهری چالشی رخ میدهد . بروز این چالش ارتباط مستقیمی با جهانآرا دارد که ده سال قبل از این به شهادت رسیده بود . برای نوشتن نمایشنامه از مستندات دهه شصت استفاده کردم . یکجورهایی بین این نمایش و نمایش تکههای سنگین سرب قرابتهایی وجود دارد و هردویشان پرترهای از آدمهای جنگ است . قرار است نمایش از بیستم شهریور در سالن چارسو روی صحنه برود و در حال حاضر حضور کامبیز دیرباز بهعنوان بازیگر قطعی شده است . الهام صالحی گریمور و کیوان معتمدی طراح نور نیز طبق روال کارهای قبلیم در این نمایش حضور دارند و تهیهکننده کار هم خودم و موسسه پوشه هنر پارس هستند .
معمولاً در کارهایتان از اسمهای جلبتوجه کنندهای استفاده میکنید؟
نام هر سه کارهایم در حوزه جنگ را عامدانه پر واژه انتخاب کردم و در ضمن در آنها شاعرانگی دیده میشود .
پرداختن به چهرههای شاخص دوران جنگ دارای چالشهای زیادی است؟
چالشهای این نوع کارها از سایر کارها بیشتر است . اما اصرار دارم تا ارادتم را نسبت به این قهرمان ملی را نشان بدهم و در ضمن سهگانهام درباره جنگ کامل شود . به نظرم اگر چنین جنگی در هر جای دنیا رخ میداد .محمل مناسبی برای خلق آثار نمایش و تصویری زیادی را به وجود میآورد .متأسفانه در ایران با برخی از برخوردهای جزمی از این امکان کمتر استفادهشده است .
اغلب نمایشهای شما بهجز چند مورد محدود نمایشهای دو یا سه شخصیت هستند . دلیل این رویکردتان چیست؟
واقعیتش نمیدانم این مسئله در کارهایم ریشهاش به کجا مرتبط است.از انجام چنین رویهای به دنبال هدف خاصی نیستم و موقعی که طرحی برای نوشتن در ذهنم شکل میگیرد آگاهانه طوری طراحیاش نمیکنم که کار سه شخصیت و یا دو شخصیت باشد. معتقدم در نمایشهای این نوعی میشود متمرکزتر روی شخصیتپردازی کارکرد . این اواخر مستند جنگی هم کارکردهام به نام «تکههای سنگین سربی» و در این حالت هم به بعد روانی شخصیتها نیز پرداختهام.اگر تعداد شخصیتهای یک اثر نمایشی بیشتر باشد، شخصیتپردازی دشوارتر میشود. من در سالهای دورتر نمایش نام همهی مصلوبان عیسی است را نوشته و اجرا کرده بودم که نمایش پر شخصیتی بود. نمایش رویاهای رام شده هم 12 – 13 شخصیت داشت .
گفتوگو : احمد محمد اسماعیلی