در حال بارگذاری ...
یادداشت ابراهیم رهگذر

به بهانه اجرای نمایش«آنکه گفت آری، آنکه گفت نه» هومن رهمون

هومن رهنمون، کارگردان ومدرس تئاتر,نمایش« آنکه گفت آری ، آنکه گفت نه » را با هنرجویان شهرستان های استان تهران تولید نموده این شبها در تماشاخانه مهر حوزه هنری به روی صحنه رفته است.

ابراهیم رهگذر؛ این روزها از بزرگ و کوچک، استاد و شاگرد، با تجربه و نو آموز، تئاتری و غیر تئاتری و عام و خاص همه چیز را در مورد نمایش آنکه گفت آری، آنکه گفت نه. گفته اند. از نقد و خوب و سازنده تا تعریف و تمجید و حتی شانه بالا انداختن و نپسندیدن و چه و چه..... در باب اینکه متن هنوز نه تنها که زنده است و نفس میکشد بلکه به تاخت جاری شده در زمانه و میتازد. که برشت متن آموزشی اش چنین است و چنان. که فاصله میگذارد و نه میگوید و خاری است در چشم نازیسم و حکمرانان دیکتاتور هر زمانه ای. روشنگری میکند و مردم را آگاه.

و اما کارگردان هومن رهنمون کاری خوش ریتم و پر انرژی ساخته و متن را چنان با زمانه هماهنگ کرده که چشم هر بیننده ای را  خیره میکند و لب به تحسینش باز. البته که فلان جایش اضافه کاری بود و ای کاش کمی روی این میزان و آن حرکت فرم بیشتر کار میکرد.

اما چشمان خوشبخت من در این نمایش تنها یک چیز را دید. انسانیت و انسان بودن و انسان زیستن.

مگر نه اینکه تمام هنر از برای بهتر زیستن و بهتر شدن آفریده شده. مگر نه اینکه هنر از دنده ی راست انسان ترین انسانهاست.
 آنهم تئاتر که چکیده ی تمام هنرهاست.
 پس چرا به همین سادگی باید گذر کنیم از آنچه که در این نمایش رخ داده است.
کارگردانی در یک کار آموزشی، به واقع کار آموزشی کرده.  بدون ترس از ایراداتی که ممکن است بر او گرفته شود با آغوش باز هر هنرجوی علاقه مندی را پذیرفته. از کوچک و بزرگ، با استعداد و بی استعداد، پرتوان و کم توان. همه در اثر او جای دارند.
 آیا این کار معنای واقعی شعار تئاتر برای همه ای نیست که سالهاست آن را سر میدهیم.
صحنه برای همه است و هر کس به اندازه ی توانش خود را عرضه کرده و استاد هر آنچه که داشته به آنها ارزانی فرموده و هرکس به قدر استطاعت دریافت نموده. و در نهایت چون معلمی مهربان و بزرگوار تقصیرها و نقدها را به جان خریده اما راضی نشده دل هنرجویی را بشکند و به خاطر کم توانی اش او را کنار بگذارد. به او امید بخشیده و درس زندگی داده به قیمت لنگ زدن گوشه ای از کارش.
چه بسیارند کسان در این زمانه که به قیمت از دست نرفتن اعتبار خود حاضر به کنار زدن و جا گذاشتن هر کسی هستند.
این همه را گفتم تا به اینجا برسم. که حواسمان باشد چه چیز را آموزش میدهم. بر گردن استاد حقی است. چه خوشتر از اینکه استاد درست زندگی کردن را به ما بیاموزد.
نمایش آنکه گفت آری. آنکه گفت نه. سرشار از آموختنی است. از نوشته ی ساده و روان و در عین حال نغز برشت. تا بازی پر انرژی و جسورانه ی بازیگرانش. اما آموختنی ترین اتفاق این اثر سوای حضور هر لحظه ای کارگردان در نمایش و قاب های خوب و فرمها و ریتم های کم نظیرش، انسان بودن و درست زندگی کردن است. که هومن رهنمون نه چون خاری در چشم و با سری بالا، بلکه به فروتنانه ترین شکل ممکن از خود نشان داده. آنهم نه به قصد آموختن بلکه به قصد آسوده ماندن روح و روانش.
این انسان را ببینیم و بیاموزیم. که بی شک نیاز امروز هنر ماست.
با آرزوی پیروزی برای این گروه جوان و آینده دار...
سایه نشین یکایکتان




نظرات کاربران