در حال بارگذاری ...

برای من تئاتر یعنی زندگی در تمامی ابعادش...

 حسین عاطفی؛
برای من تئاتر یعنی زندگی در تمامی ابعادش،
من درنمایشنامه هایی که کار کرده ام
سعی نموده ام این باورم را به روی صحنه بیاورم . زیبایی ها وزشتیها ،درد ها و در مان ها، تنگدستی های معنوی ومادی ، و دریک کلام هستی.دوست دارم در غم ها و شادی هایم با دیگران سهیم باشم، اگرچه این گرایش من همواره جامه عمل به خود نپوشانده وگاه گاهی به احساس یاس در من تبدیل شده است.
 بر این باورم که چرخه ی  زندگی ام با کائنات شروع گردیده و با آن خاتمه می یابد .
کائنات نه تنها روی کاغذ بلکه کائنات در زندگی روز به روز
وشاید بتوان گفت لحظه به لحظه .
در پایان دوست دارم شعر"پرهای زمزمه " سهراب سپهری را همراه شما بخوانم.
مانده تا برف زمین آب شود
مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر.
ناتمام است درخت.
زیر برف است تمنای شناکردن کاغذ در باد
و فروغ تر چشم حشرات
 و طلوع سر غوک از افق درک حیات.

مانده تا سینی ما پرشود از صحبت سنبوسه و عید.
در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد
 و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف
تشنه زمزمه ام.
مانده تا مرغ سرچینه هذیانی اسفند صدا بردارد.
پس چه باید بکنیم
 من که در لخت ترین
موسم بی چهچهه سال
 تشنه زمزمه ام ؟
بهتر آن است که برخیزم
 رنگ را بردارم
 روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم.
 




نظرات کاربران