در حال بارگذاری ...
به بهانه اکران فیلم تئاتر این نمایش در شعب انجمن هنرهای نمایشی استان تهران

نگاهی کوتاه به شخصیت پردازی نمایشنامه «خدای کشتار»

از پنجشنبه مورخه ۲۸ بهمن ماه و طبق برنامه ای از طرف انجمن هنرهای نمایشی استان تهران به صورت همزمان اکران فیلم تئاترهای ایرانی در شعب انجمن هنرهای نمایشی استان تهران به مرحله اجرا گذاشته شد ودر اولین هفته از پخش این فیلم تئاترها ، نمایش خدای کشتار نوشته یاسمینا رضا و کارگردانی علیرضا کوشک جلالی برای اعضا و هنرمندان تئاتر و علاقه مندان پخش گردید.به همین بهانه گریزی به شخصیت های نمایشنامه خدای کشتار نوشته یاسمینا رضا خواهیم داشت.

 حمیدرضا صفار، شخصیت های نمایشنامه،خدای کشتار نوشته یاسمنیا رضا، در خانه خانواده اوبیه جمع می شوند تا با رفتاری انسانی و متمدنانه و متجددانه و با گفتمان و حرف، ناجی بچه های خویش باشند، اما نه تنها این اتفاق نمی افتد و به جان هم می افتند بلکه این موضوع زمینه را برای نشان دادن شکاف عمیق در بین پدر و مادرها و همچنین خشونتی که آنها نسبت به هم مرتکب می شوند فراهم می کند. همچنین رفتار غیر انسانی خانواده ها که نسبت هم انجام می دهند مشاجراتی که با هم دارند در کنار تعارف کلافوتی( نوع شیرینی پذیرایی) که خانواده اوبیه به خانواده ری می کند و باعث مسمومیت آنت ری می شود( ورونیک اُبیه انگار از عمد این شیرنی های مانده را به خانواده ری تعارف می کند) همچنین آلن ری که به جلسه ای که نسبت به عمل فرزندش در خانواده اوبیه برگزار شده بی توجه است و به دارویی که مضررات آن بعد از مدتها مصرف در جامعه فرانسه مشخص شده و نحوه کسب سود مالی از طریق انعکاس این خبر می اندیشید (جالب که مادر میشل اُبیه نیز از این دارو استفاده می کند). همین طور آنت که به رفتار مانند لات های پسرش اذعان دارد اما علنا می گوید حالات روحی فرزندشان برایش اهمیتی ندارد و ورونیک که یک نویسنده و در طول دیالوگ هایش سعی دارد با منطق رفتار کند اما یک آن افسار گسیخته شوهرش را مورد حمله قرار می دهد، همه نشان از این دارد که ما با متنی روبرو هستیم که سعی دارد حالت ظاهری و سخنان اشخاص نمایشنامه اش را طوری نشان دهد تا به عنوان یک سطح غیر قابل اعتماد در اثر بروز و خود را نشان دهد و ما را به عمق فاجعه ای بکشاند که در درون انسان امروزی وجود دارد. در واقع همین درون گرایی از خلال واقعیت رویکردی است که ادبیات امروز جهان به نحو غیرقابل انکار و با توجه به سنت نوشتاریش در دستور کار خو قرار داده و رمان نو فرانسه و مینی مالیسم از ریشه های این نوع نوشتار به حساب می آیند. «خدای کشتار» استعاره‌ای از انسان‌های قدرتمند دوران معاصر است که برای رسیدن به خواسته‌هایشان از هیچ‌چیز نمی‌گذرند و در عین حال نقاب روشنفکری بر صورت دارند. شخصیت ها از همان ابتدای نمایش مشخص می کنند که دارند برای هم نقش بازی می کنند. شخصیت نمایش خدای کشتار، آدم‌های بسیار عادی هستند که پیرامون ما زندگی می‌کنند و هر کس ممکن است در موقعیت آنان قرار بگیرد.

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران