در حال بارگذاری ...
با معرفی برگزیدگان

نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی فجر ملارد به پایان رسید

اختتامیه نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی فجر ملارد به همت انجمن هنرهای نمایشی ملارد و انجمن هنرهای نمایشی استان تهران درروزجمعه ساعت ١٥در آمفی تئاتراداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ملارد با حضور رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ملارد و جمعی ازهنرمندان استان و روسای انجمن های نمایش شهرستانهای بهارستان ، رباط کریم ، پاکدشت و شهریار و هومن رهنمون بعنوان عضو هیئت رئیسه انجمن هنرهای نمایشی استان تهران و عضو هیئت داوران برگزار شد.

به گزارش تئاتر تهران، دراختتامیه این جشنواره بیانیه چند ماده‌ای هیات داوران توسط هومن رهنمون قرائت شد و در پایان مراسم از برگزیدگان با اهدای تندیس ، لوح تقدیر و هدیه نقدی تقدیر به‌عمل آمد.
اسامی برگزیدگان توسط عضو هیئت داوران علیرضا رحیمدل با حرارت خاصی اعلام شد.

در متن بیانیه‌ی هیئت داوران در اختتامیه جشنواره‌ی نمایشنامه خوانی ملارد ویژه ی غرب استان تهران، آمده‌است:

بنام حقِ حیِّ تعالی

هنرمندان و فرهیختگان گرامی

این نوشته ای که برای شما خوانده می شود یک بیانیه رسمیِ معمولِ هیئت داوران، با نگاهی از بالا به پایین و سراسر ارشاد و دلالت و حرف های کلیشه ای نیست، بلکه ای نامه ای دوستانه است، از طرف دوستان و همکلاسی های شما ، که فرصت پیدا کردند در کنار شما باشند و بیاموزند و لذت ببرند...بنابراین، این نامه سراسر حرفهای دلِ دوستان شماست که در شش بند ، به حکمِ تقدیرنامه ای فروتنانه، از کوشش پر از نورِ شما تقدیم می شود.

1 – روزهای معمولی، یعنی دقیقا همان روزهایی که در بیشتر طولِ سال ، برما می گذرد، آن روزهایی اند که ما تئاتری ها مثلِ دیگران، از خواب بر می خیزیم و به کارهای معمولِ زندگی می پردازیم، یا هوا آفتابی است، یا ابری، یا سرمای زمستان، یا سبزیِ بهار، فرقی نمی کند، همین که خبری از تئاتر نباشد، کافیست که زیباترین و دیدنی ترین روزها هم برای ما معمولی باشد، اما یک نوید برای تمرین و اجرای خودمان، یک خبرِ تازه از اجرای دوستانمان، یا دلشوره تدارک یک نمایش، برای یک جشنواره، کافیست تا تمام روزهایِ معمولی را برای ما غیرِ معمولی کند. در این روزها به همت ادره فرهنگ و ارشاد اسلامیِ ملارد و انجمن هنرهایِ نمایشی این شهر، و حضورِ لبریز از صداقت شما ، باعث شد روزهای معمولیِ ما تبدیل به روزهای ویژه تئاتری شود...پس شایسته است از همه کسانی که حتی با مخالفت نکردن، سهمی در این شادیِ ما داشتند، صمیمانه تشکر کنیم

2 – دعوت شدیم تا به عنوان  هیئت داوران در کنارِ شما باشیم، اما اصلا تصور نمی کردیم، آنچه که در انتظارِ ما خواهد بود اینقدر شگفت انگیز و تحسین برانگیز باشد، پس ناچاریم اعتراف کنیم : ما که عمری در تئاتر استان تهران، حضور داشتیم، تصورِ اینچنین شور و احساس و تفکر را در میان شما نداشتیم، و آنچنان که از بیرون نمی توان عمقِ اقیانوس را تخمین زد، ما هم از درکِ واقعیِ زندگی و شور، در این اقیانوسِ عظیم غافل بودیم. پس کلاهِ خود را به احترام شما برمی داریم و انتظار داریم، با همین انرژی، سنگرهای بعدی و مهمتر ،مثل اجراهایِ عمومی تئاتر و جشنواره های استانی و ملی را فتح نمایید

3 – آنچه که بیش از همه ما راتحت تاثیر قرار داد، حضورِ موثرِ خانمها در این جشنواره بود که نشان دادند، عزمشان را برای جریان سازی در تئاتر جزم کرده اند و حالا آنها هم قابلیت هایی دارند که دیگر ، می توانند دوش به دوش آقایان، پیش بروند و سهم مهمی از  تفکر سازی و تفکر برانگیزیِ تئاتر را برعهده بگیرند.

4 –  ما ، با دانش اندکِ خود، همه تن چشم و گوش شدیم، تا خدای نکرده حقی از کسی ضایع نگردد و امضای ما عین شرافت ما باشد و به همین منظور، حتی بعد از پایان اجراها، بارها و بارها ، در ذهن خود ، آنچه دیده بودیم ، مرور کردیم، ما بارها دیدیم که "جنگ در تاریکی" چگونه برای برقرار صلح در زمین و زمان ، گریبان چاک می دهد، یا مگر می توانستیم، شور و امید و عشق را در کارآکترهای" تو هم مثل من باش" نبینیم؟ نقل "زنانِ سوخته" را مگر می شود بدور از دغدغه های انسانی امان بدانیم؟ و چطور چشممان را بر واگویه های فراتر از خیالِ "لگنشاه" ببندیم؟...در این شبها ما هم مثل میثم مشایخ در نمایشِ "خواب"، خواب به چشممان نیامد و بارها چشممان را باز کردیم و به سقوطِ بورژوازی در "خواستگاری" ِ چخوف فکر کردیم....چیبس خوردیم و فکر کردیم که چیبس درست است یا "چیپس"؟ و به ملیحه در "قربانیان" حق دادیم که از پدرش دل چرکین شود. "شهنامه ی عاشورا" را، کاری پر از دغدغه های انسانی دیدیم و پر از پیچ و تاب های خیال برانگیزِ یک شخصیتِ دوست داشتنی و به جنگ جبر و اختیار در "فردا نمی فروشبم" فکر کردیم...اما "خانه برنارد" آلبا که اصلا خانه نبود، با آنهمه پشت هم اندازی و دروغ و ریا، پس دلمان را به "رقص جنگ خوش کردیم، که دیدیم آنها هم ریگی در پوتین های دشمن یافته اند....برادرها هم کاش نمی مردند، می ایستادند و با هم حرف می زدند و با یک شیر یا خط ماجرا را فیصله می دادند، اما ظاهرا از زیر زمین صدایی آمده بود که هم آنها را فراری داد، و هم پیمان میناوند را وادار به انصراف کرد

5 – از همین حالا هم ناگفته پیداست که  در دل چه شوری داریم که چهره های شما را در آوردگاههای بزرگ تر ببینیم و مطمئنیم که این حضور ، به تحقق کاملا نزدیک است، پس بر خودمان واجب دیدیم که به یاد خودمان بیاوریم، که تئاتر از والاترینِ فعالیت های اجتماعیست، اصلا مثلِ جنگل های آمازون، برای تصفیه هوای زمین لازم است، مثل خودکفایی در تولید گندم مهم است، و مثل یک موضوعِ فرهنگیِ راهبردی باید به آن نگاه شود، با این تفاوت که،  نیاز به سرمایه گذاری هنگفت ندارد اما سود آوری اش هنگفت است. ما باور داریم که در این مزرعه اگر امسال یک دانه گندم بکاریم، سال بعد هفتاد دانه برمی داریم.

6 –باور کنید که در بعضی عنوان ها نمیشد براحتی دست به انتخاب زد و تفاوت میانِ آنها که جایزه گرفتند و آنها که به این منظور نمی رسند، آنقدر نبود که ، جلوی شور و اشتیاق برای آینده را بگیرد، حقیقتا اگر ممکن بود همه شمارا برگزیده اعلام می کردیم، حقیقتا گروهی نبود که ما را خسته کند و آزارمان دهد، بازیگری نبود که حرصمان را در آورد، همه شما قابلیت ادامه مسیر و خلقِ هنر، آنهم در سطوح بالا را دارا می باشید و در ادامه این مسیر آنچه از توان ما ساخته باشد، برایتان دریغ نمی کنیم و در انجمن هنرهای نمایشی استان تهران،  سعی می کنیم با فراهم کردنِ زمینه آموزشِ جدی تر ، به پویایی و ترقیِ شما ، مدد برسانیم....و چنانچه قضاوتِ ما شما را برآشفت، ما را به دانشِ کم متهم بکنید، نه به جرمِ عمد،  چراکه خدا می داند که پایِ قصد و نیت های ناصواب، به قلبِ ما باز نشد

با آرزوی نور و دانش برای شما

هومن رهنمون. علیرضا رحیمدل. مهدی معبودی

اعضای هیئت داوران نخستین جشنواره نمایشنامه خوانی ملارد

ویژه ی غرب استان تهران

آرای هیئت داوران به شرح زیر است:

بخش نقش خوان زن :

نقش خوان سوم زن لیلی حسینی جهت خوانش در نمایش «خواستگاری»

نقش خوان دوم زن به طور مشترک به گلنازمرادی جهت خوانش در نمایش «قربانیان» و مهدیه عازم نیا نقش خوان نمایش «زیرزمین»

نقش خوان برگزیده  زینب قمری نقش خوان نمایش «خانه برنارد آلبا» و «گلزخم»

بخش نقش خوان مرد :

جایزه نقش خوان سوم مرد به طور مشترک به  احمد مطوری و محسن عیسایی جهت خوانش در نمایش «برادرها میمیرند»

جایزه نقش خوان دوم مرد حمید انصاری جهت خوانش در نمایش «لگنشاه»

جایزه نقش خوان برگزیده حسین اسدی نقش خوان نمایش‌های«زیرزمین» و «قربانیان»

بخش کارگردانی :

جایزه سوم کارگردانی به  عباس ایمانی کارگردان نمایش «زیرزمین»

جایزه دوم کارگردانی به  ماریا یونسی کارگردان نمایش «برادرها میمیرند»

جایزه برگزیده کارگردانی به  سمیرا آریا کارگردان نمایش «خانه برنارد آلبا»

بخش نویسندگی :

در این بخش هیئت داوران بدون در نظر گرفتن رتبه بندی دو نویسنده را حائز شرایط دریافت تندیس و تقدیر تشخیص داده است.

جایزه نوسیندگی به طور مشترک به  محمد داداش زاده برای نگارش نمایشنامه «لگنشاه» و  ابراهیم رهگذر برای نگارش نمایشنامه «رقص جنگ» تعلق گرفت.

جایزه ویژه هیئت داوران :

جایزه ویژه هیئت داوران با افتخار برای مشارکت هنرمندانه و آگاهی مسئولانه در خلق یک اثرهنری تعلق گرفت به گروه بازیگران نمایش «خانه برنارد آلبا».




نظرات کاربران